برچسب:, :: 9:52 :: نويسنده : A
قانون تو تنهایی من است و تنهایی من قانون عشق عشق ارمغان دلدادگیست و این سرنوشت سادگیست چه قانون عجیبی! چه ارمغان نجیبی و چه سرنوشت تلخ و غریبی! که هر بار ستاره های زندگیت را با دستهای خود راهی آسمان پر ستاره کنی و خود در تنهایی و سکوت با چشمهای خیس از غرور پیوند ستاره ها را به نظاره نشینی و خاموش و بی صدا به شادی ستاره های از تو گشته جدا دل خوش کنی و باز هم تو بمانی و تنهایی و دوری...
![]()
برچسب:, :: 9:50 :: نويسنده : A
ایـــن روزهــــا خــوابــــم نمـی آیــد …
فـقــط مـــی خـــوابـــــم
کــــه بیـــــدار نبــــاشــــم!... ![]()
برچسب:, :: 9:28 :: نويسنده : A
تمام زندگیم را دلتنگی پر کرده است ... عالم را در رگهایم جاری کرد !!!
داغ ستم پوشاند ...
دلتنگی برای کسی که فرصت اندکی برای خواستنش برای داشتنش داشتم ... دلتنگی از مرزهایی که دورم کشیدند و مرا وادار کردند به دست خویش از کسانی که .................دوستشان دارم کنده شوم ...
در آن سوی مرزها دوست داشتن گناه است حق من نیست....................... که به آتش گناهی که عشق در آن سهمی داشت مرا بسوزانند ...
![]()
برچسب:, :: 9:22 :: نويسنده : A
خدایا خودت می دونی که چقدر دوستش دارم خودت می دونی که یه لحظه هم از یادم نمیره
خودت می دونی که خیلی عاشقشم خودت می دونی که بی او می میر....................
خودت می دونی که اگه یه روز با او حرف نزنم از دلتنگی می میرم خودت می دونی که در
غم فراقش می سوزم خودت می دونی که ........خدایا........................................
![]()
برچسب:, :: 18:59 :: نويسنده : A
این شعـــــرهـــــا
![]()
برچسب:, :: 14:56 :: نويسنده : A
![]()
برچسب:, :: 12:5 :: نويسنده : A
خـــــــــــــــدایـــــــــــــــا!..
![]()
برچسب:, :: 12:4 :: نويسنده : A
و من می دانم چرا ؟! زیرا در روزگار من......... کسی نیست که زنانه عاشق شود ، و مردانه بایستد... ![]()
برچسب:, :: 12:4 :: نويسنده : A
![]()
برچسب:, :: 12:3 :: نويسنده : A
![]()
برچسب:, :: 12:1 :: نويسنده : A
![]()
برچسب:, :: 12:1 :: نويسنده : A
![]()
برچسب:, :: 11:52 :: نويسنده : A
![]()
برچسب:, :: 11:50 :: نويسنده : A
دَر زندگی یِک وَقتهایی پیش مییاد ؛ ![]()
برچسب:, :: 11:45 :: نويسنده : A
من هر روز و هر لحظه نگرانت می شوم که چه می کنی !؟
![]()
برچسب:, :: 11:34 :: نويسنده : A
راستی خدا ...
دلم هوای دیروز را کرده ...
هوای روزهای کودکی را ...
دلم میخواهد مثل دیروز قاصدکی بردارم
آرزوهایم را به دستش بسپارم تا برای تو بیاورد ...
دلم میخواهد دفتر مشقم را باز کنم و
دوباره تمرین کنم الفبای زندگی را ...
میخواهم خط خطی کنم تمام آن روزهایی که دل شکستم
و دلم را شکستند ...
دلم میخواهد این بار اگر معلم گفت در دفتر نقاشی تان
هر چه میخواهید بکشید
این بار تنها و تنها نردبانی بکشم به سوی تو ...
دلم میخواهد این بار اگر گلی را دیدم
آن را نچینم ...
دلم میخواهد …
می شود باز هم کودک شد؟؟
راستی خدا !!!
دلم فردا هوای امروز را می کند ...
![]()
برچسب:, :: 11:23 :: نويسنده : A
قانون تو
تنهایی من است و تنهایی من قانون عشق
نظاره نشینی
![]()
برچسب:, :: 14:20 :: نويسنده : A
تو دنیا یکی هست که دنیایش تویی / روز و شب در فکر توست ، رویایش تویی /
گلی خوشبوست که عطر و بویش تویی / ماهی کوچکی است که دریایش توسس /
شمعی روشنی هست که نورش تویی / نا امیدی است که امید فردایش تویی /
دلی با یک آرزوی بزرگ که آرزویش تویی / خیالی خسته که آرامش شبهایش تویی /
چشمانی خیره به سویی که سویش تویی / یک دل زخمی که مرهم زخم هایش تویی .
![]()
برچسب:, :: 13:42 :: نويسنده : A
زندگیـــــــــــــــــــمی تـــــــــــــــــــو
همــــــــــــــــه چیــــــــــمی تـــــــو
تنهـــــــــــــــــا نزاریـــــــــــــــــــ
عشق قدیمــــــــی تـــــــــــــو
مــــــــــــــــــن باتو بــــــــــودم
تو شــــــــــــــادی و غـــــــــــم
عــــــــــــاشقت شدم آرومو نم نم
هــــــــــــــــــی تــــــــــــو عشق منی
هــــــــــــــــــی تــــــــــــو عمر منی
نری دلــــــــــــــــمو بشکــــــــــــنی
تــــــــــــــــــو عشــــــــق مهربون
اگه بری میمیرم پیـــــــــشم بمــــــون
تو شادی واســـــه مـن آروم جــــــــون
زندگیمــــــــــــــــــــی تو....
![]()
برچسب:, :: 13:20 :: نويسنده : A
سکوتی کردم چند لحظه به چشمهایش خیره شدم ، دوستت دارم به آن اندازه ای که عاشقم ، عاشق یک عاشق واقعی ، عاشق تو.... عاشقی که برای رسیدن به تو لحظه شماری میکند ، به عشق این لحظه های انتظار دوستت دارم.... به اندازه تمام لحظه های زندگی ام تا آخر عمرم عاشقم ! به عشق اینکه تو را تا آخرین نفس دارم ، دوستت دارم ! به عشق اینکه گاهی با تو و گهگاهی به یاد تو در زیر باران قدم میزنم عاشق بارانم به عشق آمدن باران و به اندازه تمام قطره های باران دوستت دارم ! به عشق تو به آسمان پر ستاره خیره میشوم ، به اندازه تمام ستاره های آسمان دوستت دارم! به عشق دیدنت بی قرارم ، حالا که تو را دارم هیچ غمی جز غم دلتنگی ات در دل ندارم،به اندازه تمام لحظه های بیقراری و دلتنگی دوستت دارم ... من که عاشق چشمهایت هستم ، عاشق گرفتن دستهای مهربانت هستم ، به عشق نگاه به آن چشمهای زیبایت دوستت دارم.. لحظه های عاشقی با تو چقدر شیرین است ، آنگاه که با تو هستم یک لحظه تنها ماندن به شیرینی لحظه های عاشقی دوستت دارم ! من که تنها تو را دارم ، از تمام دار دنیا تنها تو را میخواهم ، تو تنها آرزویم هستی به اندازه تمام آرزوهایم که تنها تویی ، به اندازه دنیا که میخواهم دنیا نباشد و تنها تو برای من باشی ، به اندازه همان تنهایی که یا تنها با تو هستم و یا تنها به یاد تو ای عشق من ، ای بهترینم به عشق همه این عشقها دوستت دارم ! پرسیدم به جواب این سوال رسیدی؟ اینبار او سکوت کرد و اینبار او با چشمهای خیسش به چشمهایم خیره شد! اشکهایش را پاک کردم و این سکوت عاشقانه همچنان ادامه داشت و باز گفتم : به اندازه وسعت این سکوت عاشقانه که بین ما برپاست دوستت دارم!
![]()
برچسب:, :: 11:29 :: نويسنده : A
من هر روز و هر لحظه نگرانت می شوم که چه می کنی پنجره ی اتاقم را باز می کنم و فریاد می زنم: تنهاییت برای من ... غصه هایت برای من ... همه بغضها و اشكهایت برای من .. بخند برایم بخند آنقدر بلند تا من هم بشنوم صدای خنده هایت را... صدای همیشه خوب بودنت را دلم برایت تنگ شده ![]() چقدر سخته عشقت ببوستت وقتی خواست بره بگه خب خودت خواستی ![]()
برچسب:, :: 13:22 :: نويسنده : A
گاهـــﮯ...
حجم ِ בلتنگـﮯ ـهايَـ م
آنقدر زيــآد مـﮯ شـوב
ڪــﮧ دنيــا با تمامـ ِ وسعتش برايَــ م تنگ مـﮯشوב בلتنگ ِ ڪـسـے ڪـﮧ گردش ِ روزگارش
بـﮧ مَــ טּ ڪـﮧ رسيـב از حرڪـت ايستاב دلتنگ ِ ڪـسـے ڪـﮧ בلتنگـﮯـهايَـ م رـآ نديـב
خوבے ڪـﮧ مدتهاست گم ڪـرבه امـ ...
![]()
برچسب:, :: 13:21 :: نويسنده : A
در این تلاطم بی رحم زندگی
این دریای مواج و طوفانی اگه تو نباشی خواهم مرد من چون کویری تشنه ام در سایه سار ابرها تو ای باران من ببار و از نو آبادم کن من بی تو هیچم معنای من تویی ، دنیای من تویی نگذار چون قایقی سرگردان موج ها برایم تصمیم بگیرند تو ای باران من بیا و از نو آبادم کن دوستت دارم بارانم ![]()
برچسب:, :: 13:29 :: نويسنده : A
باور تلخ نبودنت... تاوان کدامین اشتباه بود؟ تو گفتی بمان و من ماندم... اکنون که تو رفته ای... من در کوچه های تنهایی به انتظار برگشت تو به بی کسی خود خیره شده ام... و نمیدانم اخر چه خواهد شد... میروی و من نگاهت میکنم... تعجب نکن که چرا گریه نمیکنم بی تو... یک عمر برای گریستن وقت دارم... اما برای تماشای تو همین یک لحظه باقیست... و شاید همین یک لحظه اجازه زیستن در چشمان تو را داشته باشم
![]()
برچسب:, :: 11:26 :: نويسنده : A
نیستی... نفس می کشم نبودنت را نیستی هوای بوی تنت را کرده ام می دانی پیرهن جدایی ات بدجور به قامتم گشاد است تو نیستی آسمان بی معنیست حتی آسمان پر ستاره و باران مثل قطره های عذاب روی سرم می ریزد تو نیستی و من چتر می خواهم ... هر چیزی که حس عاشقانه و شاعرانه می دهد در چشمانم لباس سیاه پوشیده... خودم را به هزار راه میزنم به هزار کوچه به هزار در نکند یاد آغوشت بیفتم ... ![]()
برچسب:, :: 11:25 :: نويسنده : A
دراشنایی امروز مینویسم تا در بیگانگی فردا به یادم باشی
![]()
برچسب:, :: 21:6 :: نويسنده : A
دو رکعت گـــریه . . . . . . ![]()
برچسب:, :: 16:24 :: نويسنده : A
B NAME ESHGH وقتی کسی رو دویت داری حاضری جون فداش کنی حاضری دنیا رو بدی فقط یه بار نگاش کنی بخاطرش داد بزنی.ب خاطرش دوروغ بگی رو همه چیت خط بزنی حتی رو برگ زندگی وقتی کسی تو قلبته حاضری دنیا بد باشه فقط اونی ک عشقته عاشقی رو بلد باشه قید تمام دنیا رو بخاطر اون میزنی خیلی چیزا رو می شکنی تا دل اون رو نشکنی حاضری که بگذری از دوست های امروز و قدیم اما صداشو بشنوی شب از میون 2تا سیم حاضری قلب تو باشه پیش چشای اون گرو فقط خدا نکرده اون یه وقت بهت نگه برو حاضری هرچی دوست نداشت بخاطرش رها کنی حسابتو از مردم شهر جدا کنی حاضری حرف قانونو ساده بذاری زیره پات ب حرف اون گوش کنی و ب حرف قلب باوفات وقتی بشینه ب دلت از همه دنیا میگذری تولد دوبارته وقتی اسمشو میبری حاضری جونتو بدی خار تو دستاش نره حتی یه ذره گرد و خاک تو معبد چشاش نره حاضری مسخرت کنن تمام ادمی شهر اما نبینی اون بهات کرده واسه یه لحظه قهر حاظری هر جا ک میری ب خاطرش گریه کنی بگی ک محتاجشی و ب شونه هاش تکیه کنی حاضری هرچی ک داری دونه ب دونه بشماری بسوزی از تب نگاش وقتی اسمشو میاری وقتی کسی رو دوست داری صاحب کلی ثروتی نذار ک از دستت بره این گنج خیلی قیمتی......!
![]() ![]() |